صفحه ها
دسته
توجه
دختر پرستار زیبای مسیحی(5مطلب)
{ یتیم نوازی ممنوع ؟نماز.دعا. آش رشته.غیبت آزاد}
www.qaraati.ir
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 67716
تعداد نوشته ها : 47
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
محسن رضایی

هشدار به یاران انقلاب

روزگاری اگر شخصی در سپاه خدمت می کرد اورا امین مردم وغربال شده ترین افراد می دانستند که از لحاظ هر چیزی منحصر به فرد است وقابل مقایسه با هیچ کس نمی باشد وحتی از افراد روحانی هم قابل اعتماد تر بودند کسانیکه از همه چیز خود گذشته وهمه چیز خودرا حتی جانشان را برای اهداف انقلاب هدیه می کردند  مردم علاقه مند بودند وبه همین خاطر به این جماعت اعتماد داشتند وبه راحتی فرزندان خودرا به آنان می سپردند وبا دست خویش آنان را به مراکز آموزشی می فرستادند تا در کنار این افراد از مرزو بوم این کشور دفاع کنند وچه بسیار بودند که تلاش می کردند تا فرزندان آنها به کنار این افراد بروند نه در ارتش روزهای سختی بود حتی اگر یک سرباز در سپاه می خواست خدمت کند آنقدر برایش تحقیق وتفحص می شد تا به عنوان یک پاسدار وظیفه خدمت سربلزی خودر را انجام دهد آن دوران سپری شد آن پاسداران هم یا شهید شدند یا شمییایی بودند وبعد شهید شدند ویا اینکه تحت عناوین مختلف یا به عنوان پاسدار قراردادی بودند قرار دادشان تمام شد یا بخاطر کمی سواد تحصیلی اندک اندک با حقوق کم ومشگلات زیاد وبهانه های اداری از کار بر کنار وباز نشسته شدند درجه ومنصب هم بعد آمد عده ای راه چند ساله را یک شب پیمودند ومانند سرعت جت پیشرفت کردند وبه مدارک عالی دست یافتند وپاسدار وظیفه هم آمد اما بدون اینکه همانند آن پاسدار وظیفه های سابق ساخته شوند البته پاسداری هم دیگر تبدیل به شغل شده بود وبله چشم قربان هم به اوج خود رسید هر کس به اندازه درجه خود حق  داشت آنهم اگر به مصالحش لطمه نخورد وبا حفظ همه جوانب کار سخن حقی بگوید سرگرم شدن به زرق وبرق دنیا بزرگ شدن بچه ها وخواسته های آنان بی مسکن بودند ومدت ها بدنبال وام گردیدن دیگر مجالی برای خدمت بخود آدم هم باقی نمی گذارد چه رسد به خلق گرفتن مدرک برای ارتقای بیشتر اگر بتوانی در آموزشی شرکت کنی یا توفیقی نصیبت شود یا اینکه کسی دلش بسوزد وترا به آموزشی بفرستد  تازه اگر آنجایی که هستی وکار می کنی جزو نور چشمی ها باشی وترا بفرستند در غیر اینصورت باید محروم شوی واز جایگاه وبقیه امتیازات محروم شوی اگر زیاد هم پر روی کنی بطور حتم عامل غیر محسوب می شوی ومورد خشم گروه حاکم قرار می گیری آنموقع استکه نه اضافه کار بتو تعلق می گیرد ونه هیچ امتیازی دیگر اگر جرات شکایت  داشته باشی که کار طوری دیگر می شود آنموقع استکه پای بازرسی ونظارت به میان می آید خدا نکند که یکی از اینها از قیافه تو بدشان بیاید آنموقع استکه گزارش ترا لو می دهند آنموقع استکه از رییس وزمین وزمان ضربه می خوری اگر هم خوششان بیاید آنقدر ترا اسیر می کنند تا اینکه یا از قید شکایت بگذری یا اینکه آنرا پس بگیری یا راه دیگر اینکه اصل شکایت ترا به رییس می دهند او هم با کمال احترام شدید ترین برخورد وجنگ روانی را برایت می سازد حالا هی بگو آقا من فقط گفته ام چرا چندین سال است رییس امور مالی اضافه کاری می گیرد آن آقای فلان هم می گیرد آنوقت این اضافه کاری که حق من است ومشگلات دارم وبا کار من مطابقت دارد نه آن آقایی که مدرک وتخصصش چیز دیگری است خدا بدادت برسد که دیگر تجمع می کنند طومار می سازند واگر خودت را باز نشست نکنی روزگارت روزگار دیگری است با حقوق کم  مشگلات زیاد بیماری  مشگلات دیگر باید صحنه را رها کنی وبه جامعه بر گردی حالا تازه اول مشگلات تو می باشد هر جا که بروی کاری بتو نمی دهند نگاهشان بگونه ای دیگر است باور نمی کنند که مشگل داری دلشان می سوزد اما دستشان می لرزد نکند می خواهد خلافی از مارا گزارش دهد نکند نفوذی هست آقا ببخشید ما نیاز به کارگر نداریم با دلی سوخته هم از آنجا هم از اینجا از آنجا رانده واز اینجا مانده   ریا کاری وسیاهکاری نرم وآهسته درون رگها جاری است بقیه موارد هم بگذریم  سالها آقای محسن رضایی خدمت کرد وجزو بنیانگذاران این جماعت بودید  یاران خودرا در مشگلات وسختی ها رها کردید راحت دنبال درس خواندن رفتید وبه مدرک دکترا رسیدید در حالیکه ما به یک آموزش هم نمی توانستیم برویم با مشگلات گریبانگیر بودیم وکسی نبود دستمان را بگیرد تا اینکه مدت مدیدی هم با حقوق کم بازنشستگی سرکردیم وروزگار گذراندیم حدود دویست وپنجاه هزار تومان نه کاری در جامعه بما می دادند ونه حتی همان تشکیلات کاری برایمان دست وپا می کرد راهی جز سکته کردن نبود آن همه ریش وتسبیح گرفتن وآخرش هم خواری می بایست یا اینکه ریش خودرا با تیغ زد ومسافر کشی کرد یا در خانه گرسنه بود در خانه بودن ادامه هما ن کار سابق بود یعنی جنگ بازن وبچه واگر ریش را هم می زدی همسایه که ترا می دیدند نگاه دیگری داشتند فلانی  بطور حتم نقشه دیگری دارد کدام بیچاره را می خواهد بیچاره کند این کارش جای تردید است او تا حالا ریش داشته از این به بعد خودش وخانواده اش نگاه دیگری می کند تازه این کارها را انجام دهی حالا اعصاب سرو کار داشتن با مسافر را نداری هر کس کار ندارد فحش به نظام می دهد به فلان مسئول ودیگر مقامات می خواهی جوابش دهی باید یک گرز در ماشین بگذاری جوابش را ندهی باید غصه بخوری وبا اعصاب خرد به خانه بر گردی  آقای محسن رضایی سالها ست ترا می بینم که هنوز با سالهای قبل تفاوتی نکرده ای من نصف سال تو هستم تمام موهای بدنم از غصه واندوه از عمر گذشته ومسائل دیده شده سفید شده است وتعجب دارم که تو با آن همه مسئولیت که داشته ای وشاهد پاره پاره شدن تعداد زیادی رزمنده بوده ای اما یک تار موهایت سفید نشده است  یکی از خمپاره ها وتوپ ها بر اعصابت اثر نگذاشته است خوش بحالت  امروز اگر من وخانواده ام واقوامم بتو رای نمی دهیم به اینخاطراست می خواهیم آن عقده دلمان را خالی کنیم زیرا شما حرفهای احمدی نژاد را سالها می گفتید اما عمل نمی کردید وشاهد این حرف همین حضور شما در انتخابات بود  شما می بایست با یک حضور خودتان میلیونها رای را به حرمت رزمنده بودنت بخود ت اختصاص بدهی چه شده است اندکی تفکر کن ودر کارهایتان بازنگری کن آقا محسن تو کسی بودی که وقتی نیاز جبهه به نیرو بود با یک پیام وبا یک حضور تلویزیونی انبوه افراد عازم منطقه می شدند امروز همانها هم بتو رای ندادند چرا چی شده شما مگر اصحاب دفاع مقدس نبودید مگر یادگاران شهدا نبودید مردم چه نگاهی دارند  امروز من افتخار دارم وبه تمام درب خانه وماشین خودم تصویر احمدی نژاد را می چسبانم چون حقی که تو دم از آن می زدی وقرار بود تو به من وخانواده ام بدهی او آمد وداد ومرا از مشگلات زندگی نجات داد و حقوق بازنشستگان را اضافه کرد  تو کنار امام خمینی بودی وشنیدی که گفت نگذارید این افراد در مشگلات زندگی غرق شوند اما گذاشتید ولی احمدی نژاد آحمد وسالها بعد این وصیت امام را انجام داد وهزاران نفر باز نشسته را از فلاکت نجات داد آقا محسن اگر از دنیا ومادیت وتهران نشینی بگذرید می توانید همان آقا محسن سابق شوی وبر هزاران احمدی نژاد فائق آیید  تقدیم به محسن رضایی (آقا محسن سابق )******** * * * * نویسنده :شریف* * * * * * * * * * نظر خود را درباره این مطلب بگویید و ما را خوشحال کنند مخصوصا دوستان خواننده همیشگی مطالب ما* * * * * * * * * ************
دسته ها :
شنبه بیست و سوم 3 1388
X